چنان غرق دنیای بی خود شدم
به خود نامده از خو بی خود شدم
مرا سر به سودای او بود و بس
سویدای گیسوی او بود و بس
خیالم سلیمان و بلقیس یکدیگریم
دو روح گره خورده در پیکریم
به هدد نشانی ز هم یافتیم
ز مرغان و موران زبان داشتیم
گمانم خیالم خطا بود و خواب
چه او در سرش فکر سودا سراب
گناهک...برچسب : نویسنده : mavaezi بازدید : 96